دیدار اردوغان و ترامپ: مناسبات رسمی در سایه روابط شخصی

ترامپ و اردوغان به واسطه انگیره‌های قدرت‌طلبانه و مناسبات شخصی نه می‌توانند از رابطه با یکدیگر چشم‌پوشی کنند، و نه به لحاظ محدودیت‌های ساختاری می‌توانند به ‌عنوان شرکای راهبردی بر روی یکدیگر حساب کنند.

روابط ترکیه و ایالات متحده آمریکا، مدت‌ها است که از چارچوب مفاهیمی مانند «اتحاد» یا «شراکت استراتژیک» فاصله گرفته و تا حدودی تحت تاثیر انتظارات شخصی و وضعیت روانی رهبران دو کشور یعنی اردوغان و ترامپ قرار گرفته است. در همین چارچوب، هر چه میزان تمایل رهبران به ماندگاری در قدرت بیشتر باشد اثرگذاری ویژگی‌های شخصیتی آنان بر روندهای سیاسی نیز بیشتر خواهد بود. ماندگاری ۲۳ ساله اردوغان در قدرت و تمایل ترامپ برای ایجاد یک برَند سیاسی، تاثیرگذاری روابط شخصی بر مناسبات آنکارا- واشنگتن را تشدید کرده است. این در حالی است که جو بایدن رئیس جمهور پیشین آمریکا (۲۰۲۴-۲۰۲۱) رابطه‌ای پرتنش با اردوغان داشت و وی را به خودکامگی متهم می‌کرد؛ اما ترامپ رفتار اردوغان را همواره مورد ستایش قرار داده و در دور اول ریاست جمهوری‌اش وی را بارها به عنوان «دوستی خوب» و «مذاکره کننده‌ای سرسخت» توصیف کرده بود.

از این‌رو، ترامپ پس از شش سال مجدداً درهای کاخ سفید را به روی اردوغان گشوده است. البته روابط نزدیک ترامپ و اردوغان هرگز به معنای فقدان تنش در روابط دو کشور در فاصله سال‌های ۲۰۱۷-۲۰۲۱ (دور اول ریاست جمهوری ترامپ) نبوده است. در امتداد همان روند قبلی، در حال حاضر مناسبات ترکیه و آمریکا در عین پیچیدگی رو به بهبودی است؛ اما این بهبودی نه از مسیر رسمی و نهادی بلکه از طریق کانال‌های غیر رسمی حاصل شده است. به گونه‌ای که تا پیش از ۱۶ سپتامبر برنامه سفر ادروغان به آمریکا شامل دیدار با ترامپ در واشنگتن نبود. اما در ۱۷ سپتامبر رهبر حزب جمهوری‌خواه خلق فاش کرد که اردوغان یک هفته قبل با پسر ترامپ (اریک ترامپ) در کاخ دولماباغچه استانبول دیدار کرده است و موفق به هماهنگی برای حضور اردوغان در کاخ سفید شده است. بعد از افشاگری اوزگور اوزل (رهبر حزب جمهوری خلق)، دولت ملاقات با پسر ترامپ را تائید و از آن به عنوان یک «دیدار تشریفاتی» نام برد. در این اثنا برخی رسانه‌های ترکیه از ابراز تمایل خانواده و نزدیکان ترامپ برای سرمایه‌گذاری در حوزه معادن و املاک ترکیه پرده‌برداری کرده‌اند که بدون شک ترامپ و خانواده‌اش در قبال آن انتظاراتی از اردوغان دارند. بنابراین دیدار اخیر اردوغان و ترامپ بیش از آن که در یک چارچوب ساختاری- نهادی طراحی شده باشد؛ حاصل ابتکار عمل دو رئیس جمهور با واسطه‌گری اعضای خانواده آنان بوده است. این امر به نوبه خود به پیچیدگی روابط دو کشور افزوده است.

پیچیدگی روابط ترکیه و آمریکا در دوران ترامپ

پیچیدگی و سردی در روابط ترکیه و آمریکا، در دوران بایدن ماهیت رسمی و نهادی داشت. اما باعنایت به دور اول ریاست جمهوری ترامپ، در حال حاضر هرگونه تعامل و تقابل در روابط دو کشور با نوعی پویایی شخصی همراه شده است. اگرچه ترامپ مردانی با رفتارهای اقتدارگرایانه مانند اردوغان را تحسین می‌کند، اما چنین چیزی به معنای همسویی مطلق سیاسی بین آمریکا و ترکیه نیست. پیشینه روابط آمریکا و ترکیه در دوره اول ترامپ به خوبی ادعای مذکور را تائید می‌کند. اولین دیدار اردوغان و ترامپ به ماه مه ۲۰۱۷ در کاخ سفید بر می‌گردد. در آن دیدار اردوغان با ارائه مستندات مربوط به حمایت‌های آمریکا از YPG و PYD در سوریه خواستار پایان همکاری واشنگتن با کردها شد.

همچنین استرداد سرکرده گروه فتح‌الله گولن از دیگر موضوعات چالش‌انگیز در آن دیدار بود. هرچند فضای بعد از آن نشست مثبت به نظر می‌رسید؛ اما دیدار مذکور با نتایج دلخواه اردوغان همراه نشد. این در حالی است که در سال ۲۰۱۶ کشیش برانسون آمریکایی در شهر ازمیر ترکیه به جرم جاسوسی و همکاری با جنبش گولن بازداشت شده بود. ترامپ با تحریم دو وزیر، ارتباط شخصی با اردوغان و همچنین افزایش تعرفه فولاد و آلومینیوم سیستم قضایی ترکیه را در سال ۲۰۱۸ وادار به آزادی برانسون کرد. در تلافی ترکیه نیز بر روی برخی کالاهای آمریکایی تعرفه اضافی وضع نمود که پیش از سفر اخیر اردوغان به آمریکا (سپتامبر ۲۰۲۵) با انتشار یک مصوبه در روزنامه رسمی لغو شد. این موضوع نشانه‌ای آشکار از تاثیرگذاری «ارتباط شخصی» و «دیپلماسی معامله‌محور» در مناسبات ترکیه و آمریکا است.

اما اوج ارتباط شخصی اردوغان و ترامپ در اوایل اکتبر ۲۰۱۹ در قالب یک تماس تلفنی به تصویر کشیده شد. بلافاصله پس از این تماس، ترامپ اعلام کرد نیروهای آمریکایی در قسمت‌هایی از نواحی شمالی سوریه عقب‌نشینی خواهند کرد. اقدامی که کردها آن را «خنجر زدن ترامپ از پشت» و جامعه جهانی آن را «چراغ سبز به ترکیه» تعبیر کرد. ترکیه بلافاصله در ۹ اکتبر عملیات «چشمه صلح» را برای ایجاد منطقه حائل در شمال سوریه آغاز کرد. این تحول، ملموس‌ترین و بحث‌برانگیزترین نمونه‌ای بود که نشان داد در برخی موارد گفت‌وگوی شخصی با ترامپ حتی می‌تواند سیاست نهادی آمریکا را تغییر دهد. هرچند که در این زمینه توافقات احتمالی پشت پرده را نمی‌توان نادیده گرفت. اما نمونه‌های متضادی نیز وجود دارد که تفوق سیاست نهادی آمریکا بر رویکرد شخصی ترامپ- اردوغان را نشان می‌دهد.

به عنوان مثال واشنگتن در سال ۲۰۱۹ از فروش سامانه‌های ضد هوایی پاتریوت به ترکیه خودداری کرد. در نتیجه ترکیه به رغم مخالفت آمریکا به خرید سامانه‌های اس-۴۰۰ روسی متوسل شد. واشنگتن نیز برای تلافی این مسئله، آنکارا را از پروسه تولید جنگنده‌های اف-۳۵ حذف نمود و فروش این جنگنده‌ها به ترکیه را ممنوع کرد. برای گفتگو بر سر این مسائل اردوغان در اکتبر ۲۰۱۹ برای آخرین بار در کاخ سفید حضور یافت. اما این نشست بدون نتیجه ملموس پایان یافت و نشان داد که برخی خطوط قرمز همچنان بر انگیزه شخصی رهبران برتری دارد. بنابراین پیش‌زمینه‌ای فراهم شد که دولت دمکرات بایدن (۲۰۲۴-۲۰۲۱) به سردی هر چه بیشتر روابط با اردوغان سوق پیدا کند.

لذا ترکیه از سال ۲۰۲۱ به بعد و پس از نا امیدی از دریافت جنگنده‌های اف- ۳۵ در پی خرید ۴۰ فروند جنگنده اف-۱۶ و یوروفایترهای اروپایی برای نوسازی ناوگان هوایی بوده است. این درخواست ترکیه پس از توافق با عضویت سوئد در ناتو تائید شد. در حالی که این موضوع نگرانی ترامپ از همکاری ترکیه با شرکت‌های اروپایی را برانگیخته است. بر اساس همین نگرانی ترامپ اخیراً در شبکه‌ اجتماعی سوشال تروث بیان کرده است که «مذاکرات در مورد فروش اف-۳۵ ادامه دارد» وی در ابتدای این پیام گفته است که «ما در حال کار بر روی بسیاری از قراردادهای تجاری و نظامی با رئیس‌جمهور ترکیه هستیم؛ از جمله خرید گسترده هواپیماهای بوئینگ و یک قرارداد بزرگ اف-۱۶». بر این اساس ابهام در مورد واقعی بودن فروش جنگنده‌های نسل پنجمی اف-۳۵ به ترکیه افزایش یافته است. زیرا اگر آمریکا قصد فروش اف-۳۵ به آنکارا را داشته باشد؛ خرید گسترده جنگنده‌های اف-۱۶ توسط ترکیه منطقی نخواهد بود؛ مگر این که مذاکره در مورد دریافت یک ترکیب منطقی از اف-۱۶ و اف-۳۵ باشد. همچنین برخی از تحلیل‌گران بر این باورند که فروش جنگنده‌های جدید احتمالاً منوط به برچیدن سامانه دفاعی اس-۴۰۰ از ترکیه شود.

با توجه به شواهد فوق، در حال حاضر معامله شرکت بوئینگ با ترکیه بیشترین اولویت اقتصادی را برای ترامپ دارد. برخی از رسانه‌های ترکیه آماری بین ۲۵۰ تا ۳۰۰ هواپیمای بوئینگ را برای خرید از آمریکا مطرح کرده‌اند. ارزش چنین قراردادی حدوداً رقمی بین ۳۰ تا ۳۵ میلیارد دلار خواهد بود که به احتمال زیاد ترامپ آن را به عنوان پیش شرط فروش جنگنده‌ها در نظر گرفته است. در عین حال، برخی رسانه‌های داخلی ترکیه از چارچوب توافق اولیه «ترکیش ایرلاینز» با دو شرکت «بوینگ» و «لاکید مارتین» آمریکا خبر داده‌اند که سفر اردوغان به نیویورک در ۲۵ سپتامبر به معنای نهایی کردن آن است.

‌از این رو پاسخ به این پرسش که «آیا روابط شخصی اردوغان- ترامپ بر محدودیت‌های نهادی غلبه پیدا خواهد کرد یا نه؟‌» هنوز محل ابهام است و با توجه به تجربه‌های پیشین فعلاً نمی‌توان پاسخی قاطع به آن داد. اما در حال حاضر میزان اثرگذاری انگیزه‌های شخصی اردوغان- ترامپ بر روابط آنکار- واشنگتن بیش از پیش قوت یافته است که به نوبه خود احتمال افزایش همکاری میان طرفین را افزایش می‌دهد. اما از سوی دیگر شرایط شکننده غرب آسیا و رقابت ترکیه و اسرائیل به ویژه در سوریه تبدیل به یک عامل ساختاری بازدارنده در توسعه روابط آنکارا- واشنگتن شده است. در ادامه، دیدار دوجانبه ۲۵ سپتامبر در چارچوب «انگیزه‌های شخصی» و «عوامل ساختاری» در سطح مناطق پیرامونی ترکیه بررسی شده است.

انگیزه‌های شخصی موازی

انگیزه‌های شخصی که در واقع نقش پیشران در تقویت روابط آمریکا و ترکیه را ایفا می‌کند، بیش از اینکه ریشه در موضوعات منطقه‌ای داشته باشد؛ برآمده از معادلات داخلی دو کشور است. در ترکیه، مسائل سیاست خارجی به‌طور سنتی همواره به زبان سیاست داخلی ترجمه و برای عموم مردم قابل فهم می‌شود. از سوی دیگر اردوغان همواره باور داشته که انسداد سیاسی و اقتصادی حکومتش با اهرم سیاست خارجی گشوده می‌شود. همچنین وی به خوبی می‌داند یکی از عوامل اصلی که او را به قدرت رسانده و تا کنون نگه داشته، ایفای نقش در عرصه سیاست خارجی (حتی به صورت نمایشی) بوده است. به همین منظور اردوغان برای حفظ قدرت سیاسی ۲۳ ساله‌اش، در پی هر نوع کنش دیپلماتیک برای مصارف داخلی است. دستیابی به هدف مذکور به ویژه زمانی که طرف مقابل او یک شخصیت تاجرپیشه باشد بیش از هر زمان دیگری قابل تحقق است.

از نگاه اردوغان، روحیه معامله‌گرانه ترامپ بدون توجه به استانداردهای دموکراتیک و حاکمیت قانون در ترکیه، یک فرصت بی‌‎نظیر برای تثبیت جایگاه خود است. اهمیت این موضوع زمانی برجسته‌تر خواهد شد که شکست تاریخی «حزب و عدالت و توسعه» در انتخابات شهرداری‌های ۲۰۲۴ در نظر گرفته شود. زیرا انتخابات شهرداری‌ها در ترکیه، به‌ویژه در سال‌های اخیر، نقش مهمی در روند سیاسی این کشور ایفا کرده‌اند. این انتخابات نه تنها بر سیاست‌های محلی تأثیر می‌گذارد، بلکه بر انتخابات ریاست جمهوری نیز اثرگذار است. در این انتخابات حزب جمهوری‌خواه خلق (CHP) نه تنها در شهرهای بزرگ (استانبول، آنکارا، ازمیر) بلکه در پایگاه‌های سنتی حزب عدالت و توسعه نیز به پیروزی رسید. انتخابات ۲۰۲۴ شهرداری‌ها جایگاه چهره‌های برجسته اپوزیسیون مانند اکرم امام‌اوغلو (شهردار استانبول) و منصور یاواش (شهردار آنکارا) را به شدت تقویت کرد و آنها را به عنوان رقبای بالقوه و جدی برای اردوغان در انتخابات ریاست جمهوری آینده مطرح ساخت. بنابراین اردوغان طی یک سال اخیر به قلع و قمع طرفداران CHP روی آورده است. جالب توجه این که چند روز پس از بازداشت جنجالی اکرم امام‌اوغلو، شهردار استانبول در مارس ۲۰۲۵ ترامپ از اردوغان به‌عنوان «رهبری خوب» یاد کرد. استیو ویتکوف، فرستاده ترامپ در امور خاورمیانه نیز آینده‌ای روشن برای روابط ترکیه و آمریکا پیش‌بینی کرد.

یکی از حوزه‌های مهم انتقاد رقبا از اردوغان، متمرکز بر حوزه سیاست خارجی است. رقبای اردوغان وی را به انزوای بین‌‍‌المللی و فاصله گرفتن از شرکای سنتی مانند آمریکا متهم می‌کنند. برای پاسخ به این انتقادات، محتوای تصویری از نشست اردوغان در کاخ سفید، می‌تواند بارها در قالب مستند، گزارش و سخنرانی انتخاباتی بازپخش شود؛ تا بدین وسیله اردوغان را درصف اول دیپلماسی جهان نشان دهند. همچنین اردوغان در صورت موفقیت در دریافت جنگنده‌های اف-۳۵ در جبهه مخالفان داخلی خود شکاف ایجاد نموده و اقدامات قضایی/اداری علیه شهرداران یا رهبران مخالف را تشدید خواهد کرد. در واقع تسلیحات دریافتی از آمریکا به همان اندازه‌ای که برای بمباران نظامی نیروهای خارجی موثر است؛ در بمباران سیاسی مخالفان داخلی نیز اثرگذار است. اردوغان از این طریق به دنبال فراهم آوردن زمینه‌های پیروزی در انتخابات ریاست جمهوری ۲۰۲۸ است.

از سوی دیگر، این دوره از ریاست جمهوری ترامپ (۲۰۲۸-۲۰۲۵) پایان عمر سیاسی وی محسوب می‌شود؛ اما ترامپ بارها گفته است که به دنبال بازنگری در محدودیت‌های دوره ریاست‌جمهوری است. اگرچه بسیار بعید به نظر می‌رسد ساختارهای داخلی آمریکا پذیرای چنین تحولاتی باشد؛ اما در هر صورت ترامپ تلاش دارد؛ نفوذ سیاسی خود را حتی بعد از دوران ریاست جمهوری‌اش حفظ کند. به این معنا که حتی اگر شخصاً نتواند نامزد شود، با نشان دادن توانایی در «مدیریت رهبران سرسختی چون اردوغان» می‌تواند خود را به عنوان پدرخوانده‌ی جناح MAGA (عظمت را دوباره به آمریکا بازگردانیم) معرفی کند و نامزد مورد نظر را (مثلاً یکی از فرزندانش یا یک متحد نزدیک) تقویت کند. گفتنی است که ترامپ در کمیپن انتخاباتی در مورد نگرانی‌های که در مورد سن وی پرسیده می‌شد بیان می‌داشت که «من به لحاظ ژنتیکی زیاد عمر می‌کنم». به لحاظ روانشناسانه، تمایل ترامپ برای تداوم به حیات صرفاً در مفهوم زیستی آن مطرح نیست. ترامپ قصد دارد که میراثی از خود برجای بگذارد که حتی پس از پایان زندگی‌اش میراث سیاسی وی را تداوم بخشد. لذا نشست با اردوغان یکی از بهترین فرصت‌هایی است که ترامپ می‌تواند در راستای انگیزه‌های شخصی خود در کمپین انتخاباتی ۲۰۲۸ برای تثبیت میراث سیاسی‌اش از آن بهره‌برداری نماید.

دیدار با اردوغان و گرفتن دستاوردهای ملموس، مخصوصاً در ایالت‌هایی که صنعت تسلیحات یا زیربخش نظامی در آن‌ها نقش دارد، می‌تواند برای پدر خوانده جناح MAGA یک برگ برنده انتخاباتی باشد. ترامپ از هر طریق ممکن می‌خواهد ثابت کند که شعار «نخست آمریکا» فقط شعار نیست و ابعاد عملی نیز دارد. افزون بر این انتخابات میان دوره سنا در سال ۲۰۲۶ برگزار خواهد شد. اگر قراردادهای تسلیحاتی به ایالت‌هایی با صنایع نظامی (مثل تگزاس، آلاباما، میسوری) منفعت برساند، نمایندگان جمهوری‌خواه در این ایالت‌ها به شدت از آن بهره تبلیغاتی خواهند برد. جالب توجه این که در انتخابات میان دوره ۲۰۲۶، بیست و دو نماینده جمهوری‌خواه و سیزده نماینده از میان دمکرات‌ها هستند که ترکیب مذکور اهمیت بهره‌برداری‌های انتخاباتی را برای حفظ اکثریت جمهوری خواه سنا افزایش داده است.

علاوه بر انگیزه‌های انتخاباتی در درون حزب جمهوری‌خواه، ممکن است کسانی باشد که در برابر سیاست‌ خارجی ترامپ به‌ویژه نسبت به ترکیه یا مسائل امنیتی مخالفت داشته باشند. نمایش تعامل فعال، مذاکرات و امضای قراردادها فشار منتقدان درون حزبی را کاهش می‌دهد.

در طول کارزار انتخاباتی ترامپ در دور دوم ریاست جمهوری، اظهارات وی درباره حذف ترکیه از پروژه F-۳۵ به دلیل خرید سامانه‌های اس-۴۰۰ به گونه‌ای مطرح می‌شد که باراک اوباما را مقصر می‌دانست. فارغ از این که ادعای ترامپ به چه میزان صحت داشته باشد، بدون شک اردوغان به عنوان سلطان اقتدار طلب ترکیه همکاری با یک جمهوری‌خواه معامله‌گر را به همکاری با یک دمکرات‌های پایبند به ساختارهای دمکراتیک ترجیح می‌دهد. از سوی دیگر ترامپ نیز برای تثبیت میراث سیاسی‌اش ترجیح می‌دهد ترکیه همچنان توسط اردوغان اداره شود تا ترکیه‌ای که تحت رهبری اوزگور اوزل (رهبر حزب جمهوری خلق) باشد.

اردوغان و ترامپ و سیاست‌هایشان شباهت‌های متقابل زیاد می‌بینند. هر دو میل به برهم زدن ساختارهای نهادینه‌شده دارند، لحن تفرقه‌برانگیز داخلی و مخالفت با دستورکارهای لیبرال همگی با روش‌های اردوغان و ترامپ همخوانی دارد. لذا این دو به رغم تمام اختلاف نظرهای منطقه‌ای طرفدار سرسخت یکدیگر به شمار می‌روند. نشست دوجانبه ۲۵ سپتامبر در کاخ سفید ماحصل دوستی شخصی میان دو رئیس جمهور است که در طول کمتر از یک هفته امور هماهنگی آن انجام شده است در حالی که در دوره بایدن وزیر امور خارجه ترکیه برای سفر به آمریکا از پانزده ماه قبل مشغول هماهنگی بود. در هرصورت نادیده گرفتن واقعیت‌های ساختاری به ویژه در سطح منطقه‌ای باعث تقلیل‌گرایی در ارائه هر تحلیلی از دیدار ترامپ-اردوغان خواهد شد. زیرا معادلات ساختاری منطقه فقط در چارچوب ادراک‌های شخصی و ویژگی‌های اردوغان و ترامپ قابل حل و فصل نبوده و نخواهد بود.

معادلات ساختاری متقاطع

به نظر می‌رسد که اردوغان در ازای تامین برخی خواست‌های اقتصادی ترامپ در قالب قراردادهای مختلف مابه‌ازای سیاسی آن را در منطقه‌ طلب کند. اما بر خلاف انگیزه‌های شخصی که نقش پیشران در روابط آنکار- واشنگتن ایفا کرده است، معادلات منطقه‌ای بیشتر به شکل ساختاری و به صورت عوامل بازدارنده عمل کرده‌اند. به ویژه این که تلاش برای معماری نظم نوین غرب آسیا در دو سال اخیر موانع موجود را تشدید کرده است. از این‌رو منافع منطقه‌ای ترکیه و آمریکا اگر متضاد نباشد می‌توان آن را متاقطع (ناسازگار) نامید. پس از عملیات ۷ اکتبر و بعد از فروپاشی حکومت اسد (۸ دسامبر ۲۰۲۴)، رقابت شدیدی میان، آنکارا و تلاویو در سوریه شکل گرفته است. بسیاری از اطلاعات تائید نشده حکایت از حملات پی‌درپی اسرائیل به مواضع ترکیه در سوریه دارد. در همین راستا، نتانیاهو در دیدار اخیر با ترامپ در کاخ سفید (ژوئیه ۲۰۲۵) اعلام کرده بود که «هیچ کشوری نباید از سوریه به عنوان پایگاه خود استفاده کند... و ما [اسرائیل] نمی‌خواهیم با ترکیه درگیر شویم... در این زمینه هیچ میانجی بهتر از رئیس جمهور آمریکا وجود ندارد.» از این منظر، دعوت از اردوغان برای حضور در کاخ سفید آن هم در فصل مجمع عمومی سازمان ملل، حامل معنا و مفهومی متمایز است. زیرا طبق عرف دیپلماتیک دیدارهای دوجانبه میان رئیس جمهور آمریکا و سران دولت‌ها در زمان برگزاری مجمع عمومی در همان شهر نیویورک انجام می‌شود. در حالی که دعوت از اردوغان برای سفر به واشنگتن و حضور در کاخ سفید بیانگر تلاش ترامپ برای جلوگیری از انتقادهای تند اردوغان از اسرائیل در مجمع عمومی است. اگرچه ممکن است که دعوت ترامپ، متن سخنرانی اولیه اردوغان در مجمع عمومی را تعدیل کرده باشد؛ اما معادلات ساختاری منطقه هرگز باعث حذف بخش انتقادی سخنرانی اردوغان بر علیه اسرائیل نشد. بر همین اساس اردوغان در سخنرانی ۲۳ سپتامبر با در دست داشتن تصاویری از کودکان غزه بیشتر بر ابعاد حقوق بشری موضوع تکیه کرد و هیچ تاکیدی بر اجماع منطقه‌ای، یا اقدام مشترک کشورهای مسلمان برای تحریم اسرائیل یا هرگونه کنش عملی بر علیه تلاویو نداشت.

علاوه بر موضوع سوریه، سایر محدودیت‌های ساختاری در غرب آسیا که به عنوان عامل بازدارنده در روابط ترکیه و آمریکا عمل می‌کند شامل حمایت آمریکا از کردها، مساله قبرس و وضعیت غزه است. آنکارا انتظار دارد که آمریکا هر گونه حمایت از YPG و PYD را در راستای پروژه موسوم به «ترکیه بدون ترور» متوقف کند. در همین راستا در اواسط سپتامبر «تام باراک» سفیر آمریکا پنج معاون دفتر سوریه در کنسولگری آمریکا در استانبول را برکنار کرده است. گفته می‌شود افراد برکنار شده از چهره‌های نزدیک به «برت مک‌گور» معروف به «لارنس کردستان» بوده‌اند. این برکناری نشانه خوبی در مورد همکاری احتمالی ترامپ با اردوغان در مورد کردهای سوریه است. همچنین آنکار انتظار دارد که ترامپ تحریم‌های تسلحیاتی علیه جمهوری ترک قبرس شمالی را نیز لغو نماید. در حالی که یونان به عنوان عضو ناتو به شدت مخالف چنین اقدامی است. علاوه بر موارد مذکور، طرح اسرائیل برای اشغال کرانه باختری و نوار غزه همچنان از موضوعات مورد مناقشه مرتبط با ساختار منطقه است. اظهارات نتانیاهو علیه ترکیه و تحریکات او علیه یونانی‌ها و ترک‌های قبرس موضوعاتی هستند که اردوغان نمی‌تواند در جریان دیدار با ترامپ نادیده گرفته باشد. در کنار تمام موانع ساختاری مذکور، به احتمال زیاد انتظار اصلی که اردوغان در گفتگو با ترامپ مطرح کرده است تعریف یک مکانیزم پیشگیری از اقدامات تهاجمی اسرائیل در منطقه به ویژه در سوریه است. در هر صورت با توجه به اتحاد راهبردی آمریکا با اسرائیل بسیار بعید به نظر می‌رسد که هر نوع همکار منطقه‌ای آنکارا- واشنگتن تاثیر چندانی بر حمایت‌های ساختاری آمریکا از اسرائیل در منطقه (حتی بر علیه ترکیه) داشته باشد.

با وجود اثرات بازدارنده معادلات غرب آسیا در مناسبات ترکیه و آمریکا، اردوغان تلاش کرده است که در موضوع اوکراین همراهی بیشتری با آمریکا داشته باشد. هر چند که آنکارا خود را مخالف تحریم‌های حداکثری برعلیه روسیه نشان داده است؛ اما اردوغان بی‌میل نیست که نقش میانجی در بحران اوکراین را از ترامپ گرفته و خود در قامت منجی صلح در شرق اروپا ایفای نقش کند. از سوی دیگر، هرچند ترامپ برای پایان دادن به جنگ اوکراین با پوتین در آلاسکا دیدار کرده، اما مشخص است که مسکو اهداف حداکثری در اوکراین تعریف نموده و به راحتی از اهداف خود کوتاه نخواهد آمد. بنابراین، به نظر می‌رسد که ترامپ از روند جنگ اوکراین ناامید شده و برای اجتناب از بدنامی، ترجیح می‌دهد که ماموریت تعامل با پوتین را به اردوغان بسپارد. در خصوص موضوعات قفقاز جنوبی نیز پس از امضای بیانیه ۸ اگوست در کاخ سفید همسویی ترکیه و آمریکا محرز شده است. بنابراین به احتمال بسیار زیاد مقابله با واکنش احتمالی ایران و روسیه در دالان زنگزور در گفتگوی دوجانبه ۲۵ سپتامبر مطرح شده است. به رغم نشانه‌های مثبتی که در محیط پیرامونی وجود دارد، هسته کانونی اختلافات آنکار و اشنگتن در غرب آسیا نهفته است لذا در شرایط کنونی عوامل منطقه‌ای در روابط ترکیه و آمریکا بیشتر نقش بازدارنده ایفا می‌کند.

دستاوردهای احتمالی

ترامپ و اردوغان به واسطه انگیره‌های قدرت‌طلبانه و مناسبات شخصی نه می‌توانند از رابطه با یکدیگر چشم‌پوشی کنند، و نه به لحاظ محدودیت‌های ساختاری می‌توانند به ‌عنوان شرکای راهبردی بر روی یکدیگر حساب کنند. بنابراین دیدار اخیر اردوغان- ترامپ ممکن است که دستاوردهای اقتصادی مشخص به ویژه برای طرف آمریکایی به همراه داشته باشد؛ اما تبدیل توافقات اقتصادی به مناسبات راهبردی در عرصه سیاسی از رهگذر مناسبات شخصی بسیار دشوار است. این نوع رابطه، هرچند در کوتاه‌مدت ممکن است نتایج ملموس (بیشتر اقتصادی) برای ارضای انگیزه‌های شخصی و روانی دو رهبر (یکی در قامت سلطان و دیگر در قامت تاجر) به همراه داشته باشد، اما در بلندمدت، اعتماد نهادی دو کشور را تضعیف می‌کند. وقتی روابط میان کشورها به روابط شخصی رهبران تقلیل یابد؛ با تغییر قدرت، همه چیز از نو آغاز می‌شود. بنابراین، نمی‌توان انتظار داشت که هزینه اقتصادی اردوغان در تعامل با ترامپ فرصت‌های سیاسی چندانی برای نوعثمان‌گری وی در سطح منطقه مهیا کند. هرچند که دریافت جنگنده‌های اف-۳۵ می‌تواند موزانه را به شدت به نفع ترکیه تغییر دهد اما این موضوع به عنوان مهم‌ترین محور گفتگوهای اردوغان- ترامپ در هاله‌ای از ابهام قرار دارد. در هر صورت اردوغان در استفاده از خصوصیات روانی ترامپ هوشمندانه عمل کرده است. اگرچه قمار سیاسی اردوغان روی ویژگی‌های شخصیتی ترامپ هنوز نتیجه لازم را نداده است؛ اما این اقدام می‌تواند به عنوان یک آموزه جهت ایجاد عنصر شگفتی‌ساز در سیاست خارجی ایران مورد توجه قرار گیرد.

پایان/

۵ مهر ۱۴۰۴ - ۲۰:۰۰
کد خبر: 33518

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
  • نظرات حاوی توهین و هرگونه نسبت ناروا به اشخاص حقیقی و حقوقی منتشر نمی‌شود.
  • نظراتی که غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط با خبر باشد منتشر نمی‌شود.
  • 7 + 4 =